بازار بزرگ ایران؛ همنشینی دلانگیز بازار و باغ ایرانی در تاریخ
باغ و بازار ایرانی؛ دستاوردهای شگفتانگیز مردمانی خوشذوق
بازار، پدیدهای شگفت در تاریخ مشرقزمین به شمار میآمده است و بازارهای ایران در این میانه، از ویژگیهایی جذاب برخوردارند. غیر ایرانیانی که در سدههای گذشته به ایران سفر کردهاند، به اندازهای شیفته بازار، فرهنگ، کارکرد و نهادهای آن در این سرزمین شدهاند، که فراوانی توصیفها را در این زمینه، در سفرنامههایشان بسیار میتوان دید. ویتا سکویلوست، نویسنده و جهانگرد انگلیسی که در اوایل دوره پهلوی اول به ایران آمده است، در کتاب «مسافر تهران» درباره ویژگی بازارهای ایرانی مینویسد «در بازارها هیچکس کاری به شما ندارد، حتی کمتر از درویشی که در پیکادلی لندن پرسه میزند و توجه ما را برنمیانگیزد. حتی بازرگانها که برای فروش کالای خود دنبال مشتری میگردند به سراغ شما نمیآیند. سر فرصت میتوان یک پشته پارچه ابریشمی را یکیک پشتورو کرد و دید زد، زیبایی آنها را ستود، و با فروشنده درباره آنها گفتوشنود کرد بدون اینکه به شما گفته شود "بخر بخر،" کاری که در قاهره و استانبول میکنند و آدم را به ستوه میآورند». هینریش کارل بروگش، خاورشناس و جهانگرد پرآوازه آلمانی در عصر قاجار، در کتاب «در سرزمین آفتاب» نیز درباره باغهای پرآوازه ایرانی توصیفی دلنشین دارد. او در اینباره مینویسد «در باغهای ایران حوضهای بزرگی وجود دارد که درونشان پر از ماهیهای قرمز و طلایی است و در وسطشان فوارهای نصب شده است. در این باغها آبشارهای مصنوعی و جویهای عریضی تعبیه میکنند و آنها را با کاشیهای پر نقش و نگار میپوشانند، درختکاریها و گلکاریها چشمنواز و دلفریب و کوشکهایی که به سبک معماری اصیل ایرانی ساخته میشود و به آنها "کلاهفرنگی" میگویند، نشستن در هوای آزاد را واقعا دلپذیر میسازد. از بالای دیوار این باغها قلل پوشیده از برف البرز دیده میشود که حتی تماشایشان در فصل تابستان، تاثیر خنککنندهای بر ساکنان خوشبخت این باغها میگذارد».
این شهر باغهایش را از دست داده است؟
انسانها در فضا و مکان میزیند. رفتار، آیین و خوی آنها و نیز مناسباتشان در همین فضا و مکان شکل گرفته و پدید میآید. اقلیم از این منظر، اهمیتی فراوان در شکلگیری یک جامعه دارد و بر مردمان آن جامعه به ویژه در زمینه شیوه زندگی تاثیر میگذارد. تهران در دورههای گوناگون تاریخی حتی پیش از پایتختی، باغهایی بسیار، پوشیده از درخت، داشته است. دگرگونیهای این شهر اما در سدهها و دهههای گذشته، نسبت به دیگر شهرهای ایران بسیار شتابان بوده است. شتاب دگرگونیهای تهران اما با دیگر شهرهای ایران بسیار تفاوت دارد؛ به آن اندازه که کافی است چند سالی در این شهر نباشی؛ در بازگشت به شهر، آنچه برایت میماند، جز شگفتی چیزی نیست. تاریخ در پایتخت دویست و سی ساله ایران، اسبی راهوارتر از دیگر جاها دارد. این دگرگونی پرشتاب، بسیاری از پدیدهها را به ویژه در زمینه زندگی اجتماعی مردم، با خود میبرد؛ کجا؟ دقیقا نمیتوان پاسخ داد. هرجا اما میبرد، از چشمان ما دور است. همه اینها موجب میشود برای آینده این شهر نگران باشیم. زندگی انسانهایی که در تهرانِ (مکان) امروز (زمان) سرمیکنند، بسیار زودتر از ساکنان دیگر شهرها و مناطق ایران، با نیاکان زندگی دو سده پیششان تفاوتهای اساسی یافته است.
غرب تهران؛ توازن در گستره گردشگری پایتخت
نگرش سنتی از تهرانگردی و تماشای جاذبههای گردشگری پایتخت، در سالهای اخیر با دگرگونیهایی مهم همراه شده است. تهرانگردان و گردشگران در روزگار گذشته، تنها جاذبههایی فرهنگی و تاریخی فراروی خویش میدیدند که دستاورد کوشش معمارانه ایرانیان در سدههای گذشته به شمار میآید؛ از مجموعه کاخهای تاریخی گرفته تا خانههایی که دستاورد ذوق معماری و فرهنگ ایرانی در گذشته به شمار میآمدند. پارهای دیگر از جاذبههای گردشگری تهران، در طبیعتی نهفته بود که از ویژگیهای اقلیمی این شهرِ گسترانیده در دامان البرز به شمار میآمد. باغهای بزرگ از آن دسته بودند. اکنون اما جز اینها درخششهایی در گستره سرزمینی و شهری پایتخت پدید آمده است که گردشگران را به سوی خود میکشانند. این درخششها دستاورد کوشش ایرانیان و تهرانیهای امروزند؛ جاذبههایی که منظومههای پیشین را پوشش داده و تکمیل کرده، همچنین گستره تفریحی و گردشگری شهر را تکامل بخشیدهاند؛ برج میلاد، پل طبیعت، پارک آب و آتش و دریاچه خلیج فارس از این دسته به شمار میآیند. بازار بزرگ ایران اما گوشهای دیگر از ذوق و هنرآفرینی ایرانیان در پیونددادن تاریخ و امروز مینمایاند. اینجا، تنها، گسترهای برای کنشها و کوششهای اقتصادی و بازرگانی نیست؛ اینجا تنها کالا نمیفروشند. بازار بزرگ ایران، پهنهای بزرگ از مجموعه شگفتانگیز دستاوردهای زندگی جمعی در تمدن بشری در زمینههای گوناگون اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، تاریخی، هنری و مذهبی است؛ همانها که به درستی «بازار» را در فرهنگ دیرینه ایرانی به یاد میآورند. ماجرای بازار بزرگ ایران اما همینجا پایان نمییابد. برنامهریزیهایی انجام گرفته و طرحهایی نو انداخته شده است تا «توازن» و «هماهنگی» در گستره گردشگری شهر برپا شود.
باغ و بازار در بازار بزرگ ایران؛ همنشینی ذوق و خیال
بازار بزرگ ایران که در واپسین نقطه غربی بزرگترین برزگراه شرق به غرب پایتخت به زودی رخ مینمایاند، برآن شده است با بهرهگیری از پیوند میان مولفههای «بازار» و «باغ» در فرهنگ ایرانی، از دریچههای فرهنگی، معماری، هنری و گردشگری، فضایی دلانگیز و روحنواز در غرب تهران فراهم آورد؛ یک پدیده ویژه که نگاهها را به این سوی پایتخت خواهند افکند. جاذبههای گردشگری و تفریحی بازار بزرگ ایران، نه تنها فضا و گسترهای نو در پهنه گردشگری پایتخت میگشایند، که، تاریخ را بازآفریدهاند. اینجا، مخاطب به سفری در تاریخ، بازار و باغ ایرانی ره میسپارد. مفهوم «باغ ایرانی» در بازار بزرگ ایران، جایگاهی ویژه یافته است؛ آنجا که بازطراحی و بازآفرینی باغ شازده ماهان، پردههای خیال را آرامآرام به کناری نهاده، دنیایی شگفتانگیز از هنر معماری و خیالانگیزی ذهن ایرانی پیش روی مینمایاند. این باغ جذاب ایرانی از دیار کرمان بار سفر بسته و در بازار بزرگ ایران جای خوش کرده است. باغهای دیدار و کتاب، دو جلوه دیگر از پیوندهای فرهنگی، معماری و شهرسازی را در بازار بزرگ ایران بازتابندهاند. «باغ» و «بازار»، در پدیده شگفتانگیز تاریخ فرهنگ و معماری ایرانی، در بازار بزرگ ایران، مخاطب را به دل تاریخ راه میبرند؛ آنجا که خیال برمیانگیزند و ذوق میفروشند ...