نقش مجمتع های چند منظوره تجاری در ایجاد فرهنگ نشاط و شادی در کلان شهرها
رایج ترین پرسشی که در میان افکار عمومی مطرح است، این است که چرا برخی ملتها دارای فرهنگ و تعاملات گروهی شادتر و بعضی دارای تعاملات گروهی محزونترند و به نسبت جامعهای غمگین محسوب میشوند؟
فلاسفه یونان باستان از انسان به عنوان جانور خندان یاد میکنند. شادی از نظر آنها تنها نوعی سرگرمی و امری گذرا و موقت در زندگی انسان نیست؛ بلکه نیاز حیاتی انسان است. انسان هرگاه در اعصار گذشته به بازنمایی خویش پرداخته است؛ خود را غمگین و یا شادمان نشان داده است و این واقعیتی شگرف و بسیار پرمعنی است. موسیقی، جشن، رقص، شوخی و جوک گفتن از راههای ابداعی بشر برای شاد بودن به شمار میروند.
میخاییل باختین منتقد ادبی و فیلسوف روسی، خنده و شادی را کنشی رهایی بخش و دموکراتیک توصیف میکند و شادی را راهبردی برای توسعه صمیمیت و برهم زدن نظم سلسله مراتبی مناسبات قدرت در روابط بین افراد میداند. همچنین غم و شادی، علاوه بر پایههای فرهنگی، بنیانهای زیستی در زندگی انسان دارند. جامعه شناسان به شادی به مثابه کنشی اجتماعی مینگرند و از روابط متقابل بین شادی و دیگر ساختارهای جمعی مانند اقتصاد، سیاست و جامعه سخن میگویند.
از نگاه پدیدارشناسان، شادی موضوعی است که در تجربههای فردی و جمعی تعاملات بین افراد تحقق مییابد. تاریخ فرهنگی ایران که در مردم تجلی یافته و در آن به مسائل خرد همچون احساسات و عواطف پرداخته شده است، هنوز نوشته نشده است. بنابراین، از منظر تاریخی نمیتوانیم قضاوتی همه جانبه درباره شاد یا غمگین بودن مردم انجام دهیم. مثلاً نمیتوانیم بگوییم که ایرانیها شاد نیستند و یا الگوهای فرهنگی لازم برای شاد بودن را خلق نکرده اند. قضاوتهایی اینگونه براساس درک عمیق از تاریخ و فرهنگ ایران انجام نشده است. در تاریخ ایران باستان، روزهای متفاوتی برای عبادت و نیایش مقرر و این آداب اکثراً با شادی و نشاط همراه بوده است.
هر ماه و سال با خود اسمی را یدک میکشید و متناسب با هر فصل، آیینی مذهبی و اکثراً شاد رقم میخورد. چهارشنبه سوری، جشنهای عید نوروز و مهرگان از آن جملهاند. این در حالی است که بعد از اسلام جشنهای دینی و مذهبی در دو مقوله جدا دستهبندی و به آنها پرداخته شده است. به عنوان مثال جشنهای مهرگان و سده، کم کم معنای دینی خود را از دست دادند. با این تفاسیر، ما الگوهای شاد بودن را تجربه کردهایم، ولی متاسفانه پس از حمله مغولها به کشورمان در نیمههای قرن 7 هجری قمری و تخریب بیش از نیمی از ایران، آثار و تبعات آن از بین رفته است. در این باره عطاءالملک در کتاب تاریخ جهانگشای خود چنین میگوید: مغولها آمدند و کندند و سوختند و کشتند و بردند و رفتند. حمله مغولها باعث تغییر فرهنگ و آیین ایرانیان شد.
شفیعی کدکنی در مقالهای با عنوان "روانشناسی اجتماعی شعر ایران" معتقد است؛ تا قبل از حمله مغول، تخلص شعرای ایرانی بیانگر شادی، امید و جنبههای مثبت در زندگی شاعران بوده است. اما بعد از حمله مغول تخلص ایرانیان به حزن، فقر، ناله، فغان، درد، بی کس، بی نشان، محزون، حزین و .... تبدیل شده است. این تحول در تخلص شاعران، بیانگر تغییر در روحیات ایرانیان بوده است. یکی از نکات دیگر، تحول نحوه شادی در بستر تاریخی ایران است. در گذشته شادی کردن عموماً به صورت جمعی بوده است، ولی امروزه این موضوع با فردیت و تنهایی افراد عجین شده است. در صورتی که شادیهای جمعی دارای آثار سازنده بیشتری برای فرد و جامعه است.
نکته دیگر بررسی نقش دولتها در ایجاد فرهنگ شادی در میان مردم است. عموماً دولتها در این زمینه در گذر تاریخ نقش کم رنگی را ایفا کردهاند. بیشترین شادیهای مردم، شادیهای خودجوش و برخاسته از باورهای فرهنگی، دینی و اعتقادی آنها بوده است.
همچنین شهرنشین شدن مردم در سالهای اخیر، نقش بسزایی در کاهش میزان شادی آنها به نسبت روستایان و عشایر داشته است. با توجه به اینکه که امروزه 70 درصد مردم ایران در شهرها زندگی میکنند، نمادهای شادی و نشاط به صورت فردگرایانه و عمدتاً در تقابل با زندگی روستایی و عشایری و در استمداد از طبیعت شکل گرفته است و این مزید بر علت و عاملی منفی تلقی میشود.
با همه تفاسیر موجود و با وجود آنکه میدانیم ما ملتی هستیم که هماکنون کمتر ساختارهای شادی و نشاط در میان ما شکل گرفته است و با علم به آنکه ما یاد نگرفتهایم که چگونه در کنار هم و متناسب با فرهنگ و داشتههای خود به شادی و نشاط بپردازیم، چرا که ساز و کارهای آن را فراهم نکردهایم؛ بنابراین میطلبد تا برای شاد بودن مردم در کنار یکدیگر علاوه بر فرهنگسازی، ساز وکارهایی را تعریف کنیم. در سالهای اخیر تأسیس شبکه های رادیویی و تلویزیونی صبا و نسیم برای تغییر فضای ارتباطی جامعه و نیل به سوی این مقصود بوده است.
از دیگر عوامل مؤثر در تغییر روحیات و خلقیات مردم، به سمت جامعهای شاد و با تحرک اجتماعی مثبت، تحول در وضعیت اقتصادی و برقراری مناسبات شاد در برخوردهای اجتماعی است. به عنوان مثال شرکت خانوادهها در محافل دسته جمعی و درتعامل با سایر افراد جامعه باعث ایجاد فضایی شاد در جامعه میشود. این واقعیت میتواند در خریدهای دسته جمعی و همراه با اعضای خانواده، آن هم در محیطهای شاد و مفرح تحقق یابد. بدون شک یکی از راهکارهایی که میتواند تمام امکانات رفاهی را برای خانوادهها در یک مکان واحد تعبیه نماید، احداث مجتمعهای تجاری و چند منظوره در کلان شهرهاست.
تأثیر مجتمعهای چند منظوره تجاری در شادی و نشاط افراد کلان شهرها
مجتمعهای چند منظوره و تجاری را که بازارهای بزرگ دوران معاصر مینامند، از نمادهای توسعه و حرکت به سوی فرهنگ مشتریمداری تلقی میشوند. این بازارها که تمام احتیاجات زندگی شهروندان را به صورت یکجا درخود تعبیه کردهاند، علیرغم نگاه نادرست و گاه غلط انداز به آنها، نقش بسزایی را در اصلاح الگوی مصرف و حرکت به سوی الگوی ایرانی- اسلامی پیشرفت و توسعه ایفا میکنند.
قرار گرفتن تمام احتیاجات شهروندان در یک مجتمع تجاری بزرگ، باعث صرفه جویی در وقت و هزینه شهروندان و کاهش محسوس در هزینههای جابهجایی خواهد شد. ایجاد محیطی تجاری و در عین حال مفرح و نشاط آور که تمام علایق شهروندان را در خود لحاظ کرده است، به آنها این فرصت را خواهد داد تا اوقاتی متفاوت و فراموش نشدنی را در کنار خانواده و عزیزان خود تجربه کنند. کاهش هزینه های جانبی به دلیل فراهم بودن تمامی خواسته ها، بسترسازی برای یکپارچگی چرخه تولید، تأمین و توزیع، جاذبههای توریستی مهیا شده در سطحی ایده آل و آشنایی با فرهنگ کشورها و ملل مختلف حاضر در چنین بازارهایی، شادی و نشاط دوچندان را به همراه خواهد داشت. از این رو میتوان از طریق تعبیه امکانات فرادستی در سطح کلان - در همکاری بخش خصوصی و دولتی- با اندیشه کاهش میزان مصرف انرژی در سطح شهر و با استفاده از تکنولوژیهای نو و انرژیهای تجدیدپذیر و دوستدار طبیعت، بیشترین رفاه را در بازه زمانی معین برای شهروندان به ارمغان آورد.
گم شده بشر امروز در طول سالهای اخیر، زمان و آرامش درکنار خانواده، دوستان و آشنایان است که مجتمعهای چند منظوره تجاری با ظرفیتهای خود، این موقعیت را برای خانواده ها فراهم میکنند. استفاده از مترو، وسایل حمل و نقل عمومی برقی و سایر امکانات پیشرفته شهری در مسیر تردد این بازارها و در داخل آنها، باعث صرفهجویی در مصرف انرژی، کاهش قابل توجه استفاده از خودروهای شخصی، استفاده بیشتر از طبیعت و در نتیجه اصلاح الگوی مصرف خانوادهها در درازمدت خواهد شد.
حرکت جامعه به سمت شادی و نشاط و تزریق روحیه امید در جامعه از طریق درک لحظات شاد در کنار آنها محقق میشود و احداث مجتمعهای تجاری چند منظوره تمامی قابلیتهای بودن در محیطی شاد و مفرح را با خود به همراه دارد. وجود زمینهای بازی، تالارهای موسیقی، تئاتر، پخش فیلم، استخرهای شنا، فروشگاههای بزرگ با تمامی خواستههای مخاطبان و امکانات رفاهی متنوع این مهم را برای تمامی شهروندان فراهم خواهد کرد.
ایران مال قرارگاهی برای شادی شهروندان در آیندهای نزدیک
بازار بزرگ ایران که این روزها افکار عمومی از آن به ایرانمال یاد میکند، تجلی برای بروز شادیهای عمومی در میان خانوادهها و شهروندان در آیندهای نزدیک است. از آنجا که فرصت با هم بودن افراد خانوادهها به دلیل شرایط اجتماعی و اقتصادی در کلان شهرهای تهران و کرج بسیار محدود است، ایرانمال میتواند به عنوان یک قرارگاه برای با هم بودن خانوادهها و شهروندان در کنار هم ایفای نقش کند.
همچنین یکی از معضلات جوامع امروز نبود مکانی مشترک برای شاد زیستن شهروندان در کنار یکدیگر است و مجموعه تجاری ایران مال به عنوان یکی از 5 بازار بزرگ تجاری جهان به علت دارا بودن امکانات تفریحی و رفاهی منحصر به فرد مانند آب نماها، تالارهای گفتگو، باغ دیدار، باغ ماهان و رستورانهای سنتی و جدید میتواند برای همه شهروندان فضایی جدید و متفاوت ایجاد کند.
گاه آرامش و آسایش در کنار عزیزان و اعضای خانواده به معنی شاد بودن است و این کمترین امکانی است که این مجموعه میتواند برای شهروندان فراهم کنند. البته سینماها، گالری ها و نمایشگاههای متعددی که متناسب با رویدادهای مختلف در ایران مال برگزار می شود، میتواند اهرمی برای تجلی شادیهای همگانی تلقی شود.
به علاوه وحدت و یکپارچگی مردم در زیر سقف ایرانمال، با برگزاری اعیاد مذهبی در کنار هم میتواند از دیگر مظاهر تحلی این شادی و شعف محسوب شود، ضمن آنکه ایجاد اشتغال و خودکفایی در تولید محصولات و ایجاد غرور ملی در میان مردم به دلیل احداث چنین مجموعه هایی، نشاط و شادی درونی در میان مردم را به همراه خواهد داشت.
اما شاید مهمترین شادی ایرانیان، شعف ایجاد سازهای تمدنی به نام ایرانمال به دست مهندسان و متخصصان داخلی است که این شادی از هر شعفی زیباتر است و مردم این سرزمین به آن میبالند.